گفتم شبی به مهدی اذن نگاه خواهم
گفتا که من هم از تو ترک گناه خواهم
گفتم شبی به مهدی بردی دلم زدستم
من منتظر به راهت شب تا سحر نشسستم
گفتا چه کار بهتر از انتظار جانان
من راه وصل خود را بر روی تو نبستم
گفتا حجاب وصلت باشد هوای نفست
گر نفس را شکستی ، دستت رسد به دستم
گفتم ببخش جرمم ای رحمت الهی
شرمنده تو بودم شرمنده تو هستم
گفتا هزار بارت جرم گناه بریدم
پرونده تو دیدم چشمان خود ببستم
گفتا مباش نومید از خانه امیدم
من کی دل محب شرمنده را شکستم ؟
منبع:http://www.miyanali.com/ahmadi137/116